-
فقط تو
24 - شهریورماه - 1389 13:02
خدایا ! دلم باز امشب گرفته بیا تا کمی با تو صحبت کنم بیا تا دل کوچکم را خدایا فقط با تو قسمت کنم خدایا ! بیا پشت آن پنجره که وا می شود رو به سوی دلم بیا،پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم خدایا! کمک کن به من نردبانی بسازم و با آن بیایم به شهر فرشته همان شهر دوری که بر سردر آن کسی اسم رمز شما را نوشته خدایا!...
-
شب وتنهایی
24 - شهریورماه - 1389 08:54
فکر نمیکردم فاصله بین خوشی وغم اینقدر کوتاه باشه یه روز خوشحال بشی از اینکه به اون چیزی که میخواستی داری کم کم میرسی هر چند اولش خیلی شک و دو دلی داشتم اما اون شب یه حسی بهم گفت که این راهی که دارم میرم درسته و اونیکه اون بالاست خوب هوام را داره و دقیقا اون چیزی که میخواستم را بهم داده اما من از همون اول غافل بودم...
-
ودیگر هیچ
16 - شهریورماه - 1389 12:16
امروزم با دیروز فرقی نکرده از فردا خبر ندارم اما نمیدونم حکایت این غمی که از صبح اومده نشسته این گوشه دلم چیه و چرا قصد دل من کرده از صبح به اون زودی!کی دوباره بیدارش کرد و یاد من انداختش؟منم که رسم مهمون نوازی را خیلی خوب به جا آوردم و از صبح با همین غم دمخور شدم و هی آهنگ غمگین گوش میدم وآه میکشم و آه .... دنبال یه...
-
چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟
16 - شهریورماه - 1389 11:52
بعضی از خانمها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر حود تعریف کنند . با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خظرناک است و توصیه نمیشود که مدام صحبت نکنید ، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد. آیا میدانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته...
-
خیلی چاکریم!
15 - شهریورماه - 1389 13:01
۳ روز دیگه تا آخرش نمونده قبل از شروعش وقتی بهش فکر میکردم حس میکردم اصلن امسال در توانم نیست که یه ماه را کامل بتونم بگیرم بیشتر بخاطر گرما و طولانی بودنش. اما اگه بخوام از ماه رمضان امسال و اینکه چه اتفاق های غیر منتظره ای واسم افتاد تعریف کنم باید بگم که امسال خدا خداییش خیلی بهم مهربونی کرد یه جاهایی حواسش به من...
-
حق در مقابل حق!
14 - شهریورماه - 1389 12:52
حق طلاق زنان در مقابل حق ازدواج مجدد مردان ! کدوم یکیش حققققونه تره!
-
انتهای جاده
14 - شهریورماه - 1389 12:04
دست من را گرفته بود ازش گذشتم جاده به انتها رسید من برنگشتم میخوام خدا خدا کنم تو جای من شو صدای من نمیرسه صدای من شو چقد خدا خدا کنم دلش بلرزه گریه دلشکسته ها چقد می ارزه
-
این اونی نبود که من میخواستم!
13 - شهریورماه - 1389 12:18
وقتی گفتم اینروزا بدجوری احساس تنهایی میکنم و یکی نیست بشینم باهاش حرف بزنم تو فکر کردی منظورم اون بوده؟ ها خدا جون؟ یعنی من باید بچرخم و بچرخم آخرش برگردم سر نقطه اولم و فقط دور و ور خودم خط خطی کردم؟ تو که من را بهتر از خودم میشناسی به بزرگیت قسم من اصلن دیگه نمیخوامش ! اونم تو این شرایطی که دارم ! این دیگه از کجا...
-
سلام
13 - شهریورماه - 1389 09:50
برای شروع باید نوشت " سلام"